همین طور که سن میره بالا باید خیلی بیشتر مراقب بود؛
اوضاع پیچیده میشه و مسئولیتها بیشتر، وقتی به عنوان سهامدار یه گروه و شرکت میشی حالا کار تو به زندگی بقیه هم ربط پیدا میکنه وقتی با شرکتی قرارداد میبندی بالاخره کم یا زیاد توی زندگی خیلیها وارد میشی وقتی مسئولیت یک نفر رو به عهده میگیری حالا دیگه زندگی یک نفر گره میخوره با حرفات، تصمیمات و رفتارات.
اصل حرفم همین آخریه!
وقتی مدت زیادی رو با یکی میگذرونی و قرار هم گذاشتی که مدت خیلی زیادتری رو باهاش بگذرونی پس دیگه نمیشه گفت من الان میخوام برم فلان جا، فلان مدرک برای "من" مفیدتره، تو فلان کشور خارجی میتونم موثرتر ظاهر بشم و ... دیگه اینجا فقط تو مهم نیستی مهم افرادین که با تصمیمت گره خوردن!
و مهمتر از اون قراردادی که امضا میکنی و کاغذ بازیهاش حساب و کتاب اون دنیاست که کارو سخت و پیچیده میکنه!
یه خورده فکر کنیم ... ترسناک شد نه؟!